ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

دوری

حالا ما این همه از لونا نوشتیم ولی متاسفانه لونا نتوانست با ارنواز بیاد ایتالیا چون یکی از نامه هاش حاضر نشده بود. لونا مانده ایران تا اولین مسافر اونو برداره بیاوردش پیش ارنواز
10 فروردين 1393

تغییر نام

- بابا می دونی اسم گربه ام چیه؟ - آره بابا گفتی اسمش لونا است. لونا سارا - نه اسمش را عوض کردم - بیچاره قاطی می کنه که! حالا اسمش چیه؟ - سارا، سارا لونا - آهان
6 فروردين 1393

لونا سارا

- بابا می دونی اسمش لونا است؟ - چه اسم قشنگی! - می دونی Cognome اش (نام خانوادگیش) چیه؟ - چیه؟ حیدری؟ - نه  - پس چیه؟ - lei si chiama Sara, cognome e' Sara (او سارا نامیده می شود. نام خانوادگیش سارا هست) - آهان خیلی خوشبختم. پس لونا سارا هستند.  
6 فروردين 1393

جن یا تخم جن

ارنواز دختر بسیار مهربان و بامعرفتیه. از آنجاییکه علاقه خاصی به دخترخاله اش رومینا داره، فراموش نکرد تا برای او یک هدیه هم بخره اما متاسفانه موقعی که رومینا به خانه مادربزرگه آمد، هر چه دنبال هدیه گشتند از هدیه خبری نبود، متاسفانه موقعی هدیه پیدا شد که رومینا رفته بود. من مطمئنم که این کار ـ یعنی پنهان شدن هدیه ـ کار یکی از اجنه هست ولی بعضی ها اینجوری فکر نمی کنند و میگند کار جن ها نیست بلکه کار بعضی از تخم جن ها است. کسی چه میدونه!
4 فروردين 1393

تماس با دختر

مامانی تو ایران هر روز میره سر کار و ارنواز چند روزیه که خانه مادر بزرگ مانده. امروز خاله فریبا زنگ زده خانه مادر بزرگه، ارنواز گوشی را گرفته و به خاله گفته: خاله، به مامانم زنگ بزن، بگو به دخترش یه زنگی بزنه
1 فروردين 1393